دوره ی پهلوی همچون دوره ی قاجار به دو دوره ی اصلی تقسیم می شود:
1- دوره ی پهلوی اول 2- دوره ی پهلوی دوم
در دوره ی نخست که از سال 1304 آغاز گشته و تا سال 1320 ادامه دارد می توان زمینه های شکل گیری معماری آنرا از سالهایی دورتر دید؛ از آغاز روند به قدرت رسیدن رضاخان که نقطه ی شروع آن کودتای سوم اسفند سال 1299 بود.
کوتاي ١٢٩٩ شمسي و حکومت نظامي بستر مناسبي را براي تشکيلات نوين نظامي ايجاد کرد و به نظر مي رسد بزرگ ترين و مهم ترين ويژگي دوره رضاخاني خصلت نظامي گرايانه آن بود. سير حرکت نظام به سويي بود که هر چيزي را تحت تأثير و انقياد ارتش و نيروي نظامي درآورد. اين نگرش با اثرگذاري در همه زمينه ها منجر به اين شد که ارتش و طبقه نظاميان وظايفي فراتر از نقش اصلي خود دارا شوند. در اين راستا رضاخان چه در دوره سردار سپهي و رياست الوزرايي و چه پس از آن در دوره پادشاهي نقش اصلي را به عهده داشت. شرايط تازه بين المللي و انديشه هاي نوين استعماري که دستورالعملهاي مشابهي را براي کشورهاي منطقه داشت حکومتي مقتدر را طلب مي کرد که بهترين وضعيت مناسب براي چنين تفکري وجود يک دولت نظامي بود. تحول اجتماعي و سياسي که قدرت پادشاه را در سال ١٢٨٥ شمسي در سايه قانون اساسي محدود کرده بود و مرجع قدرت و تصميم گيرنده را مجلس قانونگذار تعيين کرده بود دوباره و به عنايت طبقه نظاميان و با يک ظاهر قانوني به همراه تهديد و ارعاب به رضاشاه انتقال داده شد. وي با تفکر و بينش نظامي در دوره بيست ساله ارتش نويني را به وجود آورد که حاصل آن در معماري مجموعه بناها و ساختمانهايي است که امروز با نام معماري دوره پهلوي اول طبقه بندي مي شود. از طرف ديگر پديده ورود نظاميان در جرگه فعاليتهاي شهري و عمراني بود. شهرداري تهران در طي يک دوره طولاني به يک نظامی کريم آقاخان بوذرجمهري سپرده شد و تسطيح راههاي کشور ٬ ايجاد ساختمانهاي وسيع و بزرگ دولتي و غيردولتي نظير تئاتر ٬ سينما ٬ هتل و نظاير آن در حيطه مديريت و ساخت نظاميان قرار گرفت. ورود نظاميان به صحنه هاي گوناگون سياسي و اجتماعي و تحکيم قدرت آنها در وزارتخانه ها ٬ سازمانها و اداره هاي حکومتي ٬ انتقال انديشه نظامي گرايانه را پيامد خود داشت و پس از آن بود که علاوه بر فعاليتهاي فوق جاي پاي نظاميان در توسعه شهرسازي و معماري و عمراني پديدار شد. اما در حوزه تخصصي معماري بناهاي دوره بيست ساله رضاخاني به دو دسته تقسيم مي گردند: بناهاي نظامي و بناهاي غيرنظامي. از يک سو سازمان جديد حکومتي مبتني بر انگيزه نظامي باعث پيدايش بناهاي گوناگون و متعدد نظامي گرديد که پيش از اين چنين سابقه اي نداشت. پادگانها ٬ پاسگاهها ٬ زندانها ٬ ژاندارمري و نيز بناهاي متعدد شهرباني در يکايک شهرهاي ايران بناهايي بودند که هم به دليل داشتن ماهيت و عملکرد نظامي و هم به جهت فراواني قابل ملاحظه توانستند تأثيرات خود را در شهر و بناهاي ديگر به جا گذارند. اما آنچه که در اين مبحث مهم است تأثيرات نظامي گرايانه بر ساختمانها و ابنيه غيرنظامي است. ويژگيهاي نظامي و يا ارتشي در جايگاه خود ارزش و منزلت دارند اما اين موضوع قابل تأمل است که اين خصايل در حوزه هاي ديگر تا چه حدّي مي توانند تأثيرات خود را )چه مثبت و چه منفي) بر جاي گذارند:
1. یگانه و متفاوت بودن بناهاي اين دوره با ديگر ساختمانها از ويژگيهايياست که از خصوصيات نظامي اين دوره است. اکثر بناهاي دوره پهلوي اول با حضوري تنها و بدون همجواري و همسايگي با ديگر بناها همراه با چهار نما که يک نماي اصلي آن در بهترين وضعيت و جهت قرار گرفته است و خود را به گونه اي آشکار از ديگر بناها جدا مي سازد. اين تک بناها که نمونه هاي آن در شهرهاي مختلف با عنوان شهرباني ٬شهرداري ٬ پست و دارايي فراوان هستند بيانگر انديشه اي نظامي است که خود را متفاوت با ديگران و حاکم بر آنها مي بيند.
2. سرعت در ساخت : پروژه هاي ساختماني و عمراني دوره رضاشاهي از سرعت در ساخت برخوردارند که فراواني آنها نسبت به کوتاهي دوره بيست ساله نشانه اين مطلب است. اين ويژگي نظامي که بايستي رسيدن به هدف و انجام يک کار در زمان کوتاه و معين صورت گيرد و عمليات ساختماني را به مثابه يک عمليات نظامي در نظر آورد باعث گرديد ابنيه متعدد اين دوره به مدد اين انگيزه با سرعت چشمگيري شکل بگيرند. راهها ٬ تونلها ٬ راه آهن ٬ پلهاي فراوان و سلسله ساختمانهاي متعدد دولتي و نيز مجموعه بناهاي ميدان مشق ، سر درِ باغ ملي و مجموعه دانشکدههاي اوليه دانشگاه تهران حاصل چنين تفکري است.
٣. در سازمان ارتش که هر رده اي جوابگو و مطيع مافوق است تشکيلاتي را به وجود مي آورد که وظيفه شناس و خودکنترل باشند. دوره رضاخان به دليل خوي نظامي وي به نظارت و سرکشي، زيردستاني موظف و فرمانبردار دارد و طبيعي است که ويژگي پروژه هاي ساختماني همانند بازرسي نظامي حاکي از کنترل نظام ساخت و ساز است.در اين سيستم انجام يک کار به جهت جوابگويي به بالاتر به هر قيمتي (زورگويي ٬ تحکّم و حتي اتلاف امکانات مالي) بايستي انجام گيرد. ناشي از نگرشهاي نظامي گرايي دارند.
٤. اما مهم ترين عامل، تأثيرات رواني؛ اين صفتِ مشخصه به اشکال گوناگون در آثار معماري اين دوره ظهور کرد. هنگامي که سال١٣٢٠ فر امي رسيد مجموعه معماري به وجود آمده در دوره بيست ساله حکايت از آن داشت که انديشه هاي نظامي ٬ معماري ٬ عمراني و شهرسازي صفات مشابه و تعاريف مشترکي پيدا کرده اند. سلسله مراتب ارتش اينک در ورودي و ظاهر يک نما تجلّي پيدا کرده بود و عناصر مشابه يا يک شکل و مکرّر در نماي ساختمان نظير پنجره ها ٬ ستونها و يا عناصر ديگر تداعي کننده لباسهاي متحدالشکل نظاميان شده بود. ستونها و رديفهاي تکرارکننده عناصر معماري همچون سربازاني ايستاده و آرام بودند که ديگران از آنها سان مي ديدند و به عبارتي ديگر اقتدار ٬ افراشتگي ٬ تحکم ٬ ابهت و تفاخر واژه هايي نظامي بودند که اينک در معماري مصداق شکلي پيدا کرده بودند. انديشه معماري نظامي گرايي با ساختن چنين بناهايي توانست انديشه هاي اجتماعي و سياسي و نيز فرهنگي خود را در قالب شهرسازي جديد چنان پياده کند که هميشه حضور سايه وار خود را داشته باشد.
علاوه بر آنچه گفته شد در دوره رضا شاه با توجه به نگرش هایی كه وی به سیستم اداری و حكومتی در ایران داشت، تلاش شد سامان دهی شكل اداری حكومتی ایران منطبق با اشكال موجود در اروپا باشد. در نخستین گام احداث ساختمان هایی كه پاسخگوی شرایط جدید اداری باشند در قالب سه نوع متفاوت كاربری اداری، آموزشی و صنعتی مورد توجه قرار گرفت. احداث كارخانه های مختلف از جمله كارخانه نساجی در دوره رضا شاهی و دیگر بناهای اداری، شكل خاصی از معماری و استفاده از مواد و مصالح اروپایی را به دنبال داشت، به خصوص حضور سبك نئوكلاسیك در این دوره در احداث بناها مشهود است و از آنجا كه در این دوره براساس اعتقادات ناسیونالیستی سران حكومتی، بازگشت به معماری دوران پرشكوه تاریخ ایران از جمله دوره هخامنشی و ساسانی مد نظر قرار گرفت. برای مثال یكی از شرط های گزینش طرح های ارایه شده از سوی معماری برای ساخت بناهای اداری و دولتی در این دوره میزان توجه به عناصر معماری تزیینی دوران پیش از اسلام و به ویژه دوره هخامنشی و ساسانی بود. از جمله این بناها ؛كاخ شهربانی سابق، اداره پست، ساختمان شركت نفت ایران و انگلیس و ساختمان بانك ملی، به عنوان بناهای شاخص به جای مانده از معماری دوران رضاشاهی مطرح هستند.
همچنین استفاده از مواد و مصالح جدید و به ویژه سیمان امكانات ویژه ای را در اختیار معماران قرار داد؛ بطوریکه این ماده به سرعت از سوی معماران، استادكاران و مهندسان ایرانی مورد توجه قرار گرفت به گونه ای كه در سال 1313 و تنها یك سال پس از احداث كارخانه سیمان، شیوه های مختلفی برای استفاده از این ماده ساختمانی از سوی معماران ابداع شد. همچنین این ماده در احداث تندیس ها و مجسمه ها، بناهای دولتی و اداری از جمله كاخ شهربانی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین استفاده از شیشه تغییراتی را در معماری ایرانی به وجود آورد به قسمی که پس از مدتی رضاخان، به منظور استفاده از شیشه در ساخت بناهای جدید، كارخانه شیشه و بلور كرج را احداث كرد. در همین دوران استفاده از سنگ نیز از سوی معماران مورد توجه قرار گرفت. در واقع در این دوره ، بهره گیری از برخی مواد و مصالح ساختمانی كه از گذشته نیز معمول بود، بار دیگر از سوی معماران و استادكاران مورد توجه قرار گرفت به ویژه در دوره پهلوی اول و بازگشت به سبك معماری دوران هخامنشی و ساسانی، استفاده از سنگ در بناهای این دوره مشهود است، ساختمان سینگر (Singer) كه در امتداد خیابان سعدی به سمت میدان امام خمینی قرار گرفته است به عنوان یكی از بناهای شاخص كه در احداث آن به استفاده از سنگ توجه شده، مطرح است.
ساختمان سینگر
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply