معماري پارامتريک
شيوههاي طراحي سنتي بر پايه خلق نمونههايي محدود براي رسيدن به آنچه از نظر طراح بهينه تعريف مي شد پايه نهاده شدهاند اما آنچه در اين ميان کمتر مورد توجه قرار مي گيرد، ارزش دادن به مولفههاي (Parameters) موثر بر طراحي، در تمامي مقياسها و درک و تبيين روابط بين اجزاي طرح و اين مولفهها بوده است. در گذشته امکانات محدود در طراحي و نمونهسازي سبب مي شد تا طراح با تکيه بر اندوختههاي تجربه و احساس خود، از ميان دريايي از جوابهاي ممکن، تعداد بسيار محدودي از پاسخهاي نزديک به نتيجه مطلوب را صيد کند. اما با رشد ابزارهاي پردازش (Computation) و امکان تسلط طراح بر تمامي مقياسهاي طراحي در يک زمان واحد، تمرکز از توليد محصول بهسمت شناخت عوامل موثر بر طراحي و بازآفريني روابط بين آنها سوق مي يابد. در چنين شرايطي نقش معمار به «تعريفکننده» فرآيندها و «انتخابگر» پاسخها تغيير مي کند. به بياني ديگر، ابزارهاي پردازشگر طراح را از توليدکننده تکپاسخها به خالق سامانهاي متشکل از داد ه ها و روابط تبديل مي کند که دريايي از پاسخهاي مطلوب را در اختيار وي ميگذارد. در چنين شرايطي وظيفه انتخاب از ميان گزينهها نيز بر عهده وي قرار مي گيرد.
چنين تغييري در ماهيت نقش معمار و ابزارها، شرايط را براي تعامل با سيستمهاي پيچيده فراهم مي سازد. در حاليکه تاکنون معماران در طراحي، محدود به حيطه درک و تحليل ذهن خود براي خلق پيچيدگي بودند، امروزه تنها نيازمند درک و بيان روابط توليدکننده اينگونه سيستمها هستند. وظيفه بازتوليد پيچيدگي، تهيه مدارک ساخت، توليد نمونههاي مدل و حتي ساخت نهايي را با استفاده از شيوه هاي پارامتريک و ابزارهاي وابسته به آن مي توان برعهده سيستمهاي کامپيوتري نهاد.
عرصههاي کاربرد
هرچند امروزه بيشترين نمونههاي طراحي پارامتريک روي خلق فرمهاي حيرتانگيز متمرکز شدهاند اما در کنار آنها دفاتر معتبر معماري و گروههاي پژوهشي روي کاربردهاي بسيار گستردهتر اين شيوه در معماري سرمايهگذاري کردهاند. در قدمهاي ابتدايي، ابزارهاي پارامتريک براي بهينهسازي رفتارهاي فيزيکي ابنيه مورد استفاده قرارگرفتهاند، تحليل فرمهاي معماري براساس متغيرهاي اقليمي و بهينهسازي ساختمان بر اين اساس را ميتوان در پروژههاي شاخه بلک باکس شرکت
اس.اُ.ام. (Black Box,S.O.M) مشاهده کرد. يکي از شاخصترين نمونههاي ديده شده کاربرد ابزارهاي پارامتريک در حيطه کالبدي بنا بهطور قطع پروژه مکعب آبي (Water Cube) در دهکده بازيهاي المپيک پکن است که ردپاي ابزارهاي پارامتريک را در تعريف مفاهيم، طراحي معماري، طراحي و بهينهسازي سازه و حتي شيوه ساخت آن مي توان ديد. اما شايد پيچيدهترين کاربرد اين شيوه را بايد در سازماندهي فضايي معماري جستوجو کرد، آنجا که هنر خلق فضا و پاسخ به عملکرد توأمان بر طراحي تاثير مي-گذارند. گستردگي مولفههاي موثر در اين عرصه از يکسو و خوشتعريف نبودن آنها براي تبديل به زبان قابل فهم براي کامپيوتر از ابتداييترين مشکلات پيشروي طراحان در بهکار بستن شيوههاي پارامتريک در اين عرصه از معماري است.
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply